ملفوف

لغت نامه دهخدا

ملفوف. [ م َ ] ( ع ص ) درنوردیده و پیچیده و فراهم آورده. ( آنندراج ). مأخوذ از تازی ، پیچیده شده و لفافه شده و لفافه کرده و احاطه شده و در جوف گذاشته. ( ناظم الاطباء ). تافته. لوله شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || مجموع و لفافه و کلم. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) پیچیده شده ، در لفافه .

فرهنگ عمید

۱. در نوردیده و پیچیده شده.
۲. در لفافه پیچیده شده.

فرهنگ فارسی

درنوردیده وپیچیده شده، درلفافه پیچیده شده
( اسم ) پیچیده شده ( در لفاف ) درنوردیده .

ویکی واژه

پیچیده شده، در لفافه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال فنجان فال فنجان فال اعداد فال اعداد فال ای چینگ فال ای چینگ