مقدر

لغت نامه دهخدا

مقدر. [ م ُ ق َدْ دِ ] ( ع ص ) کسی را گویند که مقادیر و حسابها را نیک داند. ( از انساب سمعانی ). اندازه کننده.مهندس. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : پس مقدران را و صانعان را بیاورد و مالهای بسیار بذل کرد تا مصرفهای آب ساختند. ( فارسنامه ابن البلخی ص 151 ). || ( اِخ ) خداوند عالم جل شأنه که تقدیر می کند و اندازه می کند چیزها را. ( ناظم الاطباء ). خدای تعالی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
آن مقدر که برانده ست چنین بر سر ما
قوت و مستی و خواب و خور و پیری و شباب.ناصرخسرو.مقدری است نه چونانکه قدرتش دوم است
موثری است نه از چیز و نه به دست افزار.ناصرخسرو.مدبر و غنی و صانع و مقدر وحی
همه به لفظ برآویخته ست ازو بیزار.ناصرخسرو ( دیوان چ تقوی ص 178 ).همه زوال پذیرند جز که ذات خدای
قدیم و قادر و حی و مقدرو بیچون.جمال الدین اصفهانی.بار خدایا مهیمنی و مقدر
وز همه عیبی مقدسی و مبرا.سعدی.مقدری که به گل نکهت و به گل جان داد
به هر که هرچه سزا دید حکمتش آن داد.حافظ.مقدری که به صنع بدیع خود پوشید
لباس حسن عبارت عروس معنی را.جامی.- مقدر اقوات ؛ تعیین کننده روزیها. خدای تعالی : این نکته بدان که مقدر اقوات و مدبر اوقات قوت را علت زندگانی کرده است. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 75 ).
- مقدرالاعمار ؛ تقدیر کننده عمرها. تعیین کننده عمرها. خدای تعالی : مقدر الاعمار... روزگار عمر و مدت پادشاهی این مقدارنهاده بود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 384 ).
- مقدر تقدیر ؛ تعیین کننده تقدیر. تعیین کننده سرنوشت. خدای تعالی :
ایا مقدر تقدیر و مبدع الاشیاء
به حق حرمت و آزرم احمد مختار...( جامع الحکمتین ص 312 ). || ( ع ص ) تقدیر کننده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ):
تقدیرگر شدند چو تقدیر یافتند
ز آن سو مقدرند وزین سو مقدرند. ناصرخسرو.گفتم که بی مسبب هرگز بود سبب
گفتا که بی مقدر هرگز بود قدر؟ناصرخسرو.
مقدر. [ م ُ ق َدْ دَ ] ( ع ص ) اندازه نموده شده. ( آنندراج ). اندازه کرده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- شی مقدر ؛ چیز تقدیر شده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(مُ قَ دَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) تقدیر شده ، مقرر شده .
(مُ قَ دِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) تقدیر کننده .

فرهنگ عمید

آنچه تقدیر شده، نصیب، قسمت، سرنوشت.
۱. تقدیر کننده.
۲. خدای تعالی.

فرهنگ فارسی

آنچه تقدیرشده، نصیب و قسمت، سرنوشت
۱ - ( اسم ) تقدیر کننده . ۲ - خدا . یا مقدر تقدیر . آنکه تقدیر باراده اوست ( خدای تعالی ) : [ ایا مقدر تقدیر و مبدع الاشیائ بحق حرمت و آزرم احمد مختار ... ] ( جامع الحکمتین . ۳۱۲ )
دهی از دهستان مومن آباد است که در بخش در میان شهرستان بیرجند واقع است .

دانشنامه عمومی

مقدر روستایی در دهستان میاندشت بخش مرکزی شهرستان درمیان استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۶۰ نفر ( در ۲۰ خانوار ) بوده است.

ویکی واژه

تقدیر شده، مقرر شده.
تقدیر کننده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال انگلیسی فال انگلیسی فال درخت فال درخت استخاره کن استخاره کن