معصومیت

لغت نامه دهخدا

معصومیت. [ م َ می ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) بیگناهی. ( ناظم الاطباء ). معصومی. معصوم بودن. و رجوع به معصوم شود. || کودکی و طفولیت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(مَ یَ ) [ ازع . ] (مص جع . ) معصوم بودن .

فرهنگ عمید

۱. معصوم بودن.
۲. کودکی.
۳. بی گناهی.

فرهنگ فارسی

۱ - معصوم بودن معصومی . ۲- مظلومی مظلومیت : به بچه سالی و معصومیت ظاهریش نگاه نکن ....

ویکی واژه

معصوم بودن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت