لغت نامه دهخدا معدم. [ م ُ دِ ]( ع ص ) آنکه نیست و نابود می کند. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || درویش و نیازمند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی درویش، فقیر، بی چیز، نیازمند( اسم ) ۱ - اعدام کننده نابود سازنده. ۲ - فقیر تهی دست درویش .