مرغه

لغت نامه دهخدا

( مرغة ) مرغة. [ م َ غ َ ] ( ع اِ ) اسم المرة است از مصدر مرغ. ( از اقرب الموارد ). رجوع به مرغ شود. || مرغزار بسیارگیاه. ( منتهی الارب ).روضه یا روضه پر گیاه و نبات. ( از اقرب الموارد ).

ویکی واژه

بستر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم