مرتجی

لغت نامه دهخدا

مرتجی. [ م ُ ت َ جا] ( ع ص ، اِ ) امیدگاه. جای امید. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). آن که امید بدو دارند. مایه امید :
همت عالی توان ای مرتجی
می کشد این را خدا داند کجا.مولوی.گفت ای پشت و پناه هر نبیل
مرتجی و غوث ابناء سبیل.مولوی.
مرتجی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) امیدوار. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). پر از امید. ( ناظم الاطباء ). || ترسناک. پربیم. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

امیدوار.

فرهنگ فارسی

امیدوار
امیدوار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال میلادی فال میلادی فال نخود فال نخود فال رابطه فال رابطه