مذهبی

لغت نامه دهخدا

مذهبی. [ م َ هََ ] ( ص نسبی ) متدین. متشرع. مؤمن به مذهب. معتقد به شریعت و مذهبی که دارد. پای پند دستورها و آداب مذهب. متعصب در مذهب و عقیدت خویش. رجوع به مذهب شود. || مربوط به مذهب.
- اشعار مذهبی ؛ اشعاری که درباره مذهب و اولیاء مذهب باشد.
- سخنرانی مذهبی ؛ نطقی که مربوط به مسائل مذهبی یا تبلیغ مذهب باشد. رجوع به مذهب شود.

فرهنگ معین

(مَ هَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - مربوط یا منسوب به مذهب . ۲ - دیندار مؤمن و معتقد به مذهب .

فرهنگ فارسی

متدین

ویکی واژه

religioso
مربوط یا منسوب به مذهب.
دیندار مؤمن و معتقد به مذهب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم