محرمانه

لغت نامه دهخدا

محرمانه. [ م َ رَ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) ( از: محرم عربی + انه فارسی ) براز. بی حضور ثالثی. ( یادداشت به خطمرحوم دهخدا ). مخفیانه. پنهانی. پوشیده. به نهانی.

فرهنگ معین

(مَ رَ نِ ) [ ع - فا. ] (ق . ) به طور سرّی ، به صورت پنهانی .

فرهنگ عمید

به طور پنهانی و مانند راز، سرپوشیده و پنهان.

فرهنگ فارسی

بطورپنهانی ومانندرازوسر، پوشیده وپنهان
پوشیده و پنهان : محرمانه وارد خانه شد.

ویکی واژه

confidenziale
به طور سرّی، به صورت پنهانی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم