مجهور. [ م َ ] ( ع ص ) پاک شده و صاف شده. ( ناظم الاطباء ). || آشکار. آشکار شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). پیدا. - حروف مجهور ؛ رجوع به «حرف مجهور» و «مجهورة» شود. مجهور. [ ] ( اِخ ) طایفه ای از ایلهای کرد ایران که در حدود 500 خانوار است و در کوههای السه قلاخ اطراف اسدآباد و زهاب سکونت دارند. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 61 ).
فرهنگ معین
(مَ ) [ ع . ] (ص . ) پیدا، آشکار، علنی .
فرهنگ فارسی
( صفت ) پیدا آشکار علنی . طایفه ای از ایلهای کرد ایران