مجاب

لغت نامه دهخدا

مجاب. [ م ُ ] ( ع ص ) جواب داده شده. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث ). جواب داده و پاسخ داده. ( ناظم الاطباء ). پاسخ کرده. پاسخ شنیده. که وی را پاسخ داده باشند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- مجاب الدعوة ؛ کسی که دعای وی پذیرفته و قبول گردد. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
|| قبول کرده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || مأخوذ از تازی ، ساکت شده در مباحثه و مناقشه و گفتگو. ( ناظم الاطباء ) مغلوب در مناظره. مُفحَم. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(مُ ) [ ع . ] (اِمف . ) جواب داده ، پاسخ داده شده .

فرهنگ عمید

پاسخ داده شده، کسی که قانع شده.

فرهنگ فارسی

پاسخ داده شده، کسی که جواب شنیده
(اسم ) ۱ - کسی که بدو جواب داده باشند پاسخ داده شده . ۲ - مغلوب در مناظره .

ویکی واژه

جواب داده، پاسخ داده شده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ورق فال ورق فال درخت فال درخت فال مکعب فال مکعب