متصالح. [ م ُ ت َ ل ِ ] ( ع ص ) با هم آشتی کننده و نیکو نماینده. ( آنندراج ). صلح کننده و آشتی کننده با یکدیگر. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تصالح شود.
فرهنگ عمید
۱. (حقوق ) کسی که مالی یا ملکی از طرف کس دیگر به او مصالحه شود، کسی که در عقد صلح مالی را قبول می کند. ۲. [قدیمی] کسی که با دیگری صلح و سازش کند.
فرهنگ فارسی
کسی که بادیگری صلح وسازش کند، کسی که مالی یاملکی ازطرف کس دیگرباومصالحه شود ( اسم ) ۱ - آشتی کننده سازش کننده . ۲ - قبول کنند. عقد صلح کسی که در عقد صلح طرف ایجاب واقع شود آنکه مالی یا ملکی باوصلح شود مقابل مصالح ( مصالح و متصالح را طرفین صلح نامند ) جمع : متصالحین .