لوئیس

لغت نامه دهخدا

لوئیس. ( اِخ ) شهری به انگلستان ، دارای یازده هزار تن سکنه.
لوئیس. ( اِخ ) ماتیو گریگوری. داستان نویس انگلیسی ، مولد لندن ( 1775-1818 م. ).

فرهنگ فارسی

پیر ( معروف به پیر ) نویسنده معروف فرانسوی ( و. گان ۱۸۷٠ - ف. ۱۹۲۵ م . ) داستان [ آفرودیت ] وی که بسال ۱۸۹۶م . منتشر شد با استقبال شگرف مردم روبرو گردید ولی او هرگز از شهرت خود استفاده نکرد . بیر لوئیس همه داستانهای خود را درمدت ۱٠ سال و پیش از سی سالگی نوشت و سپس در گوشه ای به تتبع و تحقیق پرداخت و در آخر عمر بسرودن شعر سرگرم شد . [ ترانه های بیلیتیس ] [ زن و عروسک ] [ بدنبال زن ] [ پسیشه ] و [ خانه کنار نیل ] . چند داستانی از پیرلوئیس بفارسی ترجمه شده است .
داستان نویس انگلیسی . مولد لندن

ویکی واژه

از سامی مؤنث زبان‌های لاتین.
به صورت لوئیز، به معنی زمان یا فرصت ویژه برای کسی یا کسانی در گویش بهاری. لوئیس ممکن است با اصطلاح لوتو در دوران پادشاهی ماد قرابت داشته‌باشد‌، ولی لوح منقول لوتو را مردی جنگجو از اتحادیه قبایلی ماد می‌نامد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم