لغت نامه دهخدا
لالکی. [ ل َ ] ( اِ ) درختی خاردار که در اراضی مرطوب و پست جنگلهای شمال بسیار است از آستارا تا نور و از پانصد متر ارتفاع به بالا دیده شده است. ( گااُبا ). رجوع به للک. لیلک. لک. لیلکی. للکی و کرات شود.
لالکی. [ ل َ ] ( اِ ) درختی خاردار که در اراضی مرطوب و پست جنگلهای شمال بسیار است از آستارا تا نور و از پانصد متر ارتفاع به بالا دیده شده است. ( گااُبا ). رجوع به للک. لیلک. لک. لیلکی. للکی و کرات شود.
( اسم ) درختی است از تیر. پروانه واران که دارای شاخه های خاردار است. میوه ئاین گیاه غلاف مانند ( شبیه میو. لوبیا ) است و دارای ماده ای قندی است که در تهی. نوعی مشروب بکار میرود. این درخت در جنگلهای شمالی ایران نیز فراوان است للکی لیلکی لیلک للک لک کرات لالیک.
لالکی ( به انگلیسی: Lalke ) یک شهر در پاکستان است که در پنجاب واقع شده است. لالکی ۲۵ کیلومتر مربع مساحت دارد ۲۱۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
رجوع شود به:لیلکی