لاقیس

لغت نامه دهخدا

لاقیس. ( اِخ ) لافیس. ( برهان ). نام دیوی که در نماز به خاطر وسوسه اندازد. ( غیاث ) :
تو گوئی که عفریت لاقیس بود
به زشتی نمودار ابلیس بود.سعدی.در همه روم و شام چون کفر ابلیس و فسق لاقیس چنان مجهور شده است. ( زیدری ).

فرهنگ معین

[ ع . ] (ص . ) وسوسه کننده .

ویکی واژه

وسوسه کننده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم