قصبچه. [ ق َ ص َ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) پارچه از قسم کتان. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). رجوع به قصب شود : قصبچه ام که تو پودش مجاز پنداری حقیقت است همه تار او یقین بنگر.نظام قاری.|| ( اِ مصغر ) قصبه کوچک. شهر کوچک.
فرهنگ معین
(قَ صَ چِ ) [ ع - فا. ] (اِ. ) پارچه ای از قسمی کتان .