لغت نامه دهخدا قبیح. [ ق َ ] ( ع ص ) زشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ، قَباحی ̍. قِباح. || ( اِ ) کرانه استخوان بازو که نزدیک آرنج است. پیوندهای ساق و ران.( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قباح. رجوع به قباح شود.