قبول کردن

لغت نامه دهخدا

قبول کردن. [ ق َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اجابت کردن. || راضی شدن. || پذیرفتن. || پسندیدن. || تسلیم شدن. || مطیع گردیدن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م. ) پسندیدن، پذیرفتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - پذیرفتن ۲ - پذیرفتن در امتحان مقابل رد کردن مردود کردن ۳ - پذیرفتن حواله برات و مانند آن ۴ - پسندیدن ۵ - اجابت کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا