قبلی. [ ق ُ لا ] ( اِخ ) موضعی است میان غُرَّب و ریّان. ( منتهی الارب ). قبلی. [ ق َ ب َ لی ی ] ( ع ق ) آشکارا و نمایان. ( منتهی الارب ). گویند: رأیته قبلیاً؛ یعنی دیدم او را آشک-ارا و نم-ای-ان. ( منتهی الارب ). قبلی. [ ق َ ب َ لی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به قَبَلَة و آن شهری است. ( منتهی الارب ). رجوع به قبلة شود. قبلی. [ ق ِ لی ی ] ( ع ص نسبی ) نسبت است به قِبلَة. || جنوبی. طرف جنوب. ( ناظم الاطباء ). قبلی. [ ق َ ب َ لی ی ] ( اِخ ) ابویعقوب. محدث است. ( منتهی الارب ). قبلی. [ ق َ ب َ لی ی ] ( اِخ ) محمدبن عمربن حفص بن حکم مکنی به ابوبکر از محدثان است. ( الانساب سمعانی ) ( منتهی الارب ). وی به فلاد آمد و در آنجا از محمدبن عبدالعزیزبن مبارک و هلال بن علاء و حسن بن عصام بن بسطام و جعفربن محمدبن حجاج رقی و جز ایشان روایت کرد و از وی ابوبکر شافعی و عمربن محمدبن زیات و محمدبن عبداﷲبن سخیر و ابوالفتح محمدبن حسین موصلی و ابوبکر احمدبن ابراهیم بن شاذان و ابوحفص بن شاهینی روایت دارند. ابوالحسن دارقطنی گوید:محمدبن عمر قبلی جداً ضعیف است. ( الانساب سمعانی ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - منسوب است به قبله ۲ - طرف جنوب . محمد بن عمر بن حفص بن حکم مکنی به ابوبکر از محدثان است .
دانشنامه عمومی
قبلی (تونس). قبلی ( به عربی: قبلی ) یک منطقهٔ مسکونی در تونس است که در استان قبلی واقع شده است. قبلی ۲۸٬۰۸۱ نفر جمعیت دارد.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَنظُرْ: تا نگاه کنم (چون جواب شرط جمله قبلی است جزم گرفته) معنی نُدْخِلْکُم: شما را داخل می کنیم (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است ) معنی نَزِدْ: می افزاییم(جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است ) معنی نُعَذِّبْ: عذاب می کنیم (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است ) معنی نَعْمَلْ: تا عمل کنیم(جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است ) معنی نُغْرِقْهُمْ: غرقشان می کنیم(جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است ) معنی نَّغْفِرْ: تا بیامرزیم(جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است ) معنی نُّقَاتِلْ: تا بجنگیم (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است ) معنی نَکُن: تا باشیم(جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است ) معنی نُنَزِّلْ: نازل کنیم (جزمش به دلیل شرط واقع شدن برای جمله قبلی بوده) معنی نُؤْتِهِ: به او می دهیم(جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است ) معنی یُؤْتِ: می دهد (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است) معنی یُؤْتِکُمْ: به شما می دهد (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است) معنی یُؤَخِّرْکُمْ: تا شما را مهلت دهد (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است) معنی یَأْتِ بِـ: می آورد(جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله قبلی است) ریشه کلمه: قبل (۲۹۴ بار)ی (۱۰۴۴ بار)