لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
قایقران
لغت نامه دهخدا
قایق ران. [ ی ِ] ( نف مرکب ) آنکه قایق را به حرکت درآرد. لتکه چی.
فرهنگ عمید
۱. رانندۀ قایق، کسی که قایق رانی می کند.
۲. پاروزن در قایق پارویی.
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه شغلش راندن قایق است لکته چی .
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال شیخ بهایی
فال راز
فال ماهجونگ
فال سنجش