لغت نامه دهخدا
خلق پرسیدند کای عم رسول
ای هزبر صف شکن ، شاه فحول.مولوی.|| نامداران : این مرد را برکشید و از فحول مردان روزگار شد. ( تاریخ بیهقی ). صورت جمع این کلمه در متون فارسی بیش از مفرد آن وسعت یافته است.
فحول. [ ف َ ] ( ع اِ ) گشن خرما را نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). در اقرب الموارد و منتهی الارب این ضبط و این معنی نیست.