لغت نامه دهخدا غیژ. ( اِ صوت ) در تداول عوام ، آواز طولانی تند رفتن چیزی سخت در هوا مانند آواز سنگ فلاخن.( از فرهنگ نظام ). حکایت صوت گلوله تفنگ و امثال آن گاه شکافتن هوا. غژ. رجوع به غژ شود. || ( فعل امر ) فعل امر از غیژیدن. رجوع به غیژیدن شود.
فرهنگ عمید ۱. [عامیانه] صدای گلولۀ تفنگ و مانند آن هنگام شکافتن هوا.۲. (بن مضارعِ غیژیدن ) [قدیمی] = غیژیدن