غیژ

لغت نامه دهخدا

غیژ. ( اِ صوت ) در تداول عوام ، آواز طولانی تند رفتن چیزی سخت در هوا مانند آواز سنگ فلاخن.( از فرهنگ نظام ). حکایت صوت گلوله تفنگ و امثال آن گاه شکافتن هوا. غژ. رجوع به غژ شود. || ( فعل امر ) فعل امر از غیژیدن. رجوع به غیژیدن شود.

فرهنگ معین

(اِصت . ) (عا. ) آواز طولانی تند رفتن چیز سخت در هوا.

فرهنگ عمید

۱. [عامیانه] صدای گلولۀ تفنگ و مانند آن هنگام شکافتن هوا.
۲. (بن مضارعِ غیژیدن ) [قدیمی] = غیژیدن

فرهنگ فارسی

( اسم ) آواز طولانی تند رفتن چیزی سخت در هوا مانند آواز سنگ فلاخن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نجات
نجات
تحریک
تحریک
شب دراز است و قلندر بیدار
شب دراز است و قلندر بیدار
با
با