غنیه

فرهنگ معین

(غَ یَ یا یِ ) [ ع . غنیة . ] ۱ - (مص ل . ) بی نیاز شدن ، توانگر شدن . ۲ - (اِمص . ) بی نیازی ، توانگری . ۳ - (اِ. ) چاره . ۴ - (ص . ) دارای جمال یا مال فراوان .

فرهنگ عمید

توانگری، بی نیازی.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بی نیاز شدن توانگر گشتن ۲ - ( اسم ) بی نیازی توانگری ۳ - ( اسم ) چاره ۴ - ( صفت ) دارای جمال یا مال وافر .
آنچه برود از مردار زرداب و ریم که از مردار بالاید .

ویکی واژه

غنیة.
بی نیاز شدن، توانگر شدن.
بی نیازی، توانگ
چاره.
دارای جمال یا مال فراوان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال راز فال راز فال فنجان فال فنجان فال درخت فال درخت