غنجی

لغت نامه دهخدا

غنجی. [ غ َ ] ( اِ ) مغاکی در دامن کوه. ( آنندراج ). بمعنی غفچی که مغاک در دامن کوه است. ( فرهنگ شعوری ج 2 ورق 186 ب ). ظاهراً مصحف غفچی است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم