غرور دادن

لغت نامه دهخدا

غرور دادن. [ غ ُ دَ] ( مص مرکب ) فریفتن. گول زدن. اغواء : کاراین قوم دیگر است و سلطان را غرور میدهد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 548 ). و از دیگر سوی مسیلمه دعوی نبوت می کند و غرور میدهد. ( ترجمه تاریخ اعثم کوفی ص 11 ).
توغرورش دهی او چیره شود
ظن برد کو نه رهی ابن عم است.خاقانی.ملک رها کن که غرورت دهد
ظلمت این سایه چه نورت دهد!نظامی.داده شه را به نام نیک غرور
و او ز تعلیق نیکنامی دور.نظامی.

فرهنگ معین

( ~ . دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) فریب دادن ، گول زدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) فریفتن گول زدن .

ویکی واژه

فریب دادن، گول زدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی استخاره کن استخاره کن فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت