غردل

لغت نامه دهخدا

غردل. [ غ َ دِ ] ( ص مرکب ) مردم نامرد و بی جگر و ترسنده و واهمه ناک راگویند و معنی ترکیبی آن قحبه دل است چه غر به معنی قحبه باشد. ( برهان قاطع ). بددل که ضد شجاع است ، زیرا غر به معنی قحبه است. ( آنندراج ). بیدل را غردل گویند زیرا غر به معنی قحبه است. ( فرهنگ رشیدی ) :
نیاید کار مردان از شتردل
که غردل هم نباشد مرد مقبل.میر نظمی ( ازفرهنگ شعوری ).

فرهنگ معین

(غَ رْ دِ ) (ص مر. )ترسو، بی دل و جرأت .

فرهنگ فارسی

( صفت ) ترسو جبان بی دل و جرات مقابل شجاع .

ویکی واژه

ترسو، بی دل و جرأت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم