به گویش بهاری، همبازی، همبازی دوره کودکی کسی، ترجیحا معشوق غیر رسمی. عونش ممکن است از دو کلمه عون در اینجا به معنی آرد و عش به معنی کندن، یا چاله انداختن در آرد است. فلسفه عنوان مزبور با معشوقه در دوران باستان ایرانیان چه بودهاست؟ چرا چاله روی آرد با عاشقی گره خوردهاست؟ سندی وجود ندارد اما توسن حدس و فرض ممکن است کمی از معما را حل نماید. سرزمین خوزستان، تمدن عیلامباستان، حاشیه رود کارون، و آسیاب آبی، بخشی از اجزای معمای عونش هستند. در آن دورانها عمده دغدغه مردم ذخیره کافی از غلات و حبوبات بویژه آرد برای یکسال آینده بود و اگر کسی گندم یا آرد کافی ذخیره نداشت احتمال قحطی برای او و خانوادهاش دور از انتظار نبود. با این نگرانی انسان ایرانی تصور نمایید زوجی جوان در آسیاب آبی با شور و هیجان مشغول جمعآوری سهم سالانه آرد خود باشند و از خوشحالی از سر و کول هم بالا روند، و روی هم آرد بپاشند، برای این لحظه تاریخی اصطلاحی بهتر از اونش یافت نمیشد، این شد که عونش با معشوق و همبازی گره خورد.