عطربیز

لغت نامه دهخدا

عطربیز. [ ع ِ ] ( نف مرکب ) عطربیزنده. عطرپاش. ( فرهنگ فارسی معین ). عطرافشان.

فرهنگ معین

(عَ طْ ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) آن چه که بوی خوش می پراکند.

فرهنگ عمید

عطربیزنده، آنچه بوی خوش پراکنده می سازد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) عطر پاش ریاحین عطر بیز .

ویکی واژه

آن چه که بوی خوش می‌پراکند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال مکعب فال مکعب فال عشقی فال عشقی فال احساس فال احساس