طنابی

لغت نامه دهخدا

طنابی. [ طَ ] ( اِ ) طنَبی. ایوان که توی ایوان کلان باشد. ملاطغرا راست :
از موج رطوبت گل نوخیز چمن را
گر خانه بود تنگ شود قصر طنابی.( از آنندراج ).و رجوع به طنبی شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - ایوانی که توی ایوان بزرگتر باشد . ۲ - تالار . ۳ - اطاقی وسیع و مجلل نظیر شاه نشین .
ایوان که توی ایوان کلان باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال لنورماند فال لنورماند فال تک نیت فال تک نیت فال اوراکل فال اوراکل