لغت نامه دهخدا
روزی که جدا ماندمی از تو ز پی من
صد راه رسول آمده بودی و طلبکار.فرخی.طلبکار باید صبور و حمول
که نشنیده ام کیمیاگر عجول.سعدی.طلبکار خیر است و امیدوار
خدایا امیدی که دارد برآر.سعدی.به دیدار وی زی سپاهان شدم
به مهرش طلبکار و خواهان شدم.سعدی.که و مه طلبکار عمرند و بس
کسی را به مردن نیاید هوس.امیرخسرو.