ضایع شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تباهشدن نابود شدن . ۲ - بی فایده شدن بیهوده گشتن . ۳ - فرو گذاشته شدن . ۴ - مهمل گشتن بیکار گشتن . ۵ - گم شدن . ۶ - گندیده شدن ( تخم مرغ و مانند آن ) .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم