ضایر

لغت نامه دهخدا

ضایر. [ ی ِ] ( ع ص ) ( از «ض ی ر» ) ضائر. زیان رساننده :
دولت ضایر بگاه صلح تو نافع شود
دولت نافع بگاه خشم تو ضایر شود.منوچهری.

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . ضائر ] (اِفا. ) زیان رساننده ، ضرر رساننده .

فرهنگ عمید

ضرر رساننده، زیان رساننده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ضرر رساننده زیان رساننده .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم