شود

لغت نامه دهخدا

شود. ( اِ )مورچه کوچک. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || پارچه داغ بسته شده بواسطه آتش. ( ناظم الاطباء ).
شود. [ ش ِ وِ ] ( اِ ) شبت. رستنیی باشد معروف که در ماست کنند و در کوکو و طعام نیز.( برهان ). شوت. شویت. شوذ. شبث. سبت. سبط. قال الازهری: و اما الشبث لهذه البقلة المعروفة فهی معربة. قال و سمعت اهل البحرین یقولون: سبت بالسین غیرمعجمة و بالتاء و اصلها بالفارسیة: شود، و فیها لغة أخری سبط بالطاء. ( المعرب جوالیقی ). گیاهی است از تیره چتریان که یک ساله است و ارتفاعش بین سی سانتیمتر تا یک متر متغیر است. این گیاه در اکثر نقاط آسیا ( از جمله ایران ) و اروپای جنوبی و افریقا بطور خودرو میروید و غالباً کشت نیز میشود. ریشه اش راست و مخروطی مایل به سفید و ساقه اش استوانه یی بی کرک و دارای خطوط طولی است و در محل گره ها کمی فرورفتگی دارد. ( از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به گیاهشناسی گل گلاب ص 265 شود.

فرهنگ عمید

= شوید

فرهنگ فارسی

گیاهی است از تیره چتریان که یک ساله است و ار تفاعش بین ۳٠ سانتیمتر تا یک متر متغیر است. این گیاه در اکثر نقاط آسیا ( از جمله ایران ) و اروپای جنوبی و افریقا به طور خود رو می روید و غالبا کشت نیز میشود ریشه اش راست و مخروطی مایل به سفید و ساقه اش استوانه یی بی کرک و دارای خطوط طولی است. و در محل گره ها کمی فرو رفتگی دارد. برگهایش متناوب و دارای بریدگی های بسیار و بی کرک و گلهایش کوچک و زرد رنگند. است. میوه شوید کمی مسطح و دو فندقه ای است. میوه شوید دارای اثر محرک است. به علاوه باد شکن و مقوی معده و در ازدیاد شیر موثر است. از این میوه اسانسی استخراج میکنند شبت شود شبث سذاب البر رازیانج کاذب دره رزنه کاذب و الان کوچک.
مورچه کوچک یا پارچه داغ بسته شده بواسطه آتش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم