شهرتاش

لغت نامه دهخدا

شهرتاش. [ ش َ ] ( اِ مرکب ) همشهری و هر دو نفر که از اهل یک شهر باشد. ( ناظم الاطباء ). همسایه و همشهر. ( آنندراج ) ( غیاث ) :
با حکیم او رازها می گفت فاش
از مقام و خواجگان و شهرتاش.مولوی.

فرهنگ معین

(شَ ) [ فا - تر. ] (ص مر. ) همشهری .

فرهنگ عمید

همشهری.

فرهنگ فارسی

( صفت ) همشهری ٠

فرهنگ اسم ها

اسم: شهرتاش (پسر) (فارسی، ترکی)
معنی: شهر ( فارسی ) + تاش ( ترکی ) همسایه و همشهری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال انگلیسی فال انگلیسی فال پی ام سی فال پی ام سی