لغت نامه دهخدا
دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست
از لب خود به شفاخانه تریاک انداز.حافظ.مستیی را که خماری نبود در دنبال
از شفاخانه آن نرگس بیمار طلب. صائب.|| اداره ای است که به بهداشت شاگردان آموزشگاهها رسیدگی کرده و بیماران را درمان میکند، پیشتر «پست صحی امدادی مدارس »گفته میشد . ( لغات فرهنگستان ).