( شرحة ) شرحة. [ ش َ ح َ ] ( ع اِ ) قطعه ای از گوشت مانند شریحة و شریح یا قطعه ای از گوشت فربه بدرازابریده. ( از تاج العروس ). پاره گوشت فربه بدرازابریده ، یا عام است. ( از منتهی الارب ). || قطعه ای از گوشت. ( از اقرب الموارد ) ( تاج العروس ). یک پرده. یک ورقه از گوشت. ( یادداشت مؤلف ) : پرده کوچک چو یک شرحه کباب می بپوشد صورت صد آفتاب.مولوی. || آهوی کشته خشک نابریده. ( منتهی الارب ). - شرحه شرحه ؛ پارچه پارچه. ( غیاث اللغات ). پاره پاره. قطعه قطعه. پارچه پارچه. ( ناظم الاطباء ). ریش ریش : سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق.مولوی.ده زکوة روی خوب ای خوبرو شرح جان شرحه شرحه بازگو.مولوی. شرحة. [ ش َح َ ] ( اِخ ). ابن عوّةبن حجیةبن وهب بن حاضر. از بنی سامةبن لؤی است. ( از تاج العروس ) ( از منتهی الارب ).