رذیل

لغت نامه دهخدا

رذیل. [ رَ ] ( ع ص ) ناکس و فرومایه. ( ناظم الاطباء )( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) :
هست آن خوارزمشه شاه جلیل
دل همی خواهد از این قوم رذیل.مولوی.|| ردی و هیچکاره از هر چیز. ج ، رُذَلاء، رُذالی ̍. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

(رَ ) [ ع . ] (ص . ) فرومایه ، دون .

فرهنگ عمید

ناکس، فرومایه، پست، نابکار.

فرهنگ فارسی

ناکس، فرومایه، پست، زشت بودن
( صفت ) فرومایه پست ناکس بلایه .

ویکی واژه

فرومایه، دون.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ای چینگ فال ای چینگ استخاره کن استخاره کن