اندرگاه

لغت نامه دهخدا

اندرگاه. [ اَ دَ ] ( اِ مرکب ) پنج روز افزونی آخر سال ( خمسه مسترقه ) که نامهای آنها از این قرار است : اهنود ( =اهنوذ ) اشتوذ، اسپنمد( =اسپنتمذ )، و هوخشتر، و هشتوایشت . ( از فرهنگ فارسی معین ) ( از مقدمه التفهیم ص قلج ). پنج روزی که در آخر اسفندارمذ ماه یا آبان ماه برسی روز می افزوده اند. پنجه دزدیده. بهیزک. ( یادداشت مؤلف ). اندرجا. ( فرهنگ فارسی معین ): این پنج روز دزدیده که آنرا اندرگاه خوانند از پس آبانماه نهادند تا نشانی باشد آبانماه را که دوبار کرده آمد و این عادت ایشان بوده است به هر ماهی که او را نوبت بهیزک بودی که این مسترقه ای دزدیده به آخر او نهادندی.( التفهیم بیرونی چ همایی ص 231 ). و رجوع به پنج روزی و پنجه دزدیده و خمسه مسترقه و اندرگاهان شود.

فرهنگ معین

(اَ دَ ) (اِمر. ) پنج روزی که به آخر سال اضافه می کردند، خمسة مسترقه ، پنجه دزدیده .

فرهنگ عمید

= بهیزک

فرهنگ فارسی

( اسم ) پنج روز افزونی آخر سال خمس. مسترقه که نامهای آنها از این قرار است : ۱ - اهنود اهنوذ . ۲ - اشتود اشتوذ . ۳ - اسپنتمد اسپنتمذ . ۴ - وهو خشتر ۵ - وهیشتایشت

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:پنجه دزدیده

ویکی واژه

پنج روزی که به آخر سال اضافه می‌کردند، خمسة مسترقه، پنجه دزدیده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال عشق فال عشق فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ارمنی فال ارمنی