آرکاس

لغت نامه دهخدا

ارکاس. [ اِ ] ( ع مص ) نگوسار کردن. ( زوزنی ). نگونسار کردن. سرنگون کردن. || واگردانیدن. ( زوزنی ). اِنکاس. بازگردانیدن. به سپسایگی برگردانیدن. قوله تعالی : و اﷲ ارکسهم بماکسبوا ( قرآن 88/4 )؛ ای ردهم الی کفرهم. || ارکاس جاریه ؛ برآمدن گرفتن پستان وی. ( منتهی الأرب ).

دانشنامه عمومی

آرکاس (داغستان). آرکاس ( به لاتین: Arkas ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در داغستان واقع شده است.

ویکی واژه

شخصیتی اسطوره‌ای که در بازگشت از سفر یونان در سن ۲۵ سالگی در منطقه آرکادیا درگذشت. در اساطیر یونان شکارچی بود که پادشاه آرکادیا شد. او به خاطر اینکه هنرهای بافندگی و پخت نان را به مردم آموخته بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال نخود فال نخود فال لنورماند فال لنورماند فال آرزو فال آرزو