ادخال. [ اِ ] ( ع مص ) درآوردن. ( تاج المصادربیهقی ). ایلاج. بدرون بردن. دربردن. ( مؤید الفضلاء ).داخل کردن. نقیض اخراج. قوله تعالی : «رب ادخلنی مدخل صدق »؛ ای مدخلاً رضیّاً. || بسیاردرخت شدن زمین. ( تاج المصادر بیهقی ). || ادخال فی الامر؛ ما یخالفه و یفسده. ( تاج المصادر بیهقی ). || نهادن. گذاشتن.
ادخال.[ اِدْ دِ ] ( ع مص ) درآمدن. درشدن. دررفتن بچیزی.
( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) درآوردن ، داخل کردن .
داخل کردن، به درون بردن.
داخل کردن، درون بردن، به درون بردن ، نقیض اخراج
( مصدر ) در آوردن به درون بردن دربردن داخل کردن مقابل اخراج .
در آمدن در شدن
ادخال (کانی). ادخال ( انگلیسی: Inclusion ) در کانی شناسی به ماده ای گفته می شود که در زمان شکل گیری کانی در داخل آن به دام افتاده باشد. در گوهرشناسی، آخال جسمی مشخص است که درون سنگ گوهر قرار گرفته، یا به سطح آن راه پیدا کرده است.
آخالها اغلب دیگر کانیها یا سنگ ها هستند، همچنین می توانند آب، گاز یا نفت باشند. آخالهای مایع یا بخار به عنوان آخالهای سیال شناخته می شوند. در کهربا حتی ممکن است حشره یا گیاه باشد.
آنالیز هوای محبوس در حباب های محبوس در مغزه یخی یک ابزار مهم در بررسی تغییر اقلیم است. بیگانه سنگ سنگی بوده است که توسط گدازه احاطه شده است. آخالهای مذاب وقتی به وجود می ایند که ذرات مذاب در داخل بلورهای در حال شکل گیری در مذاب محبوس شوند.
در ارزیابی گوهرها، آخالها از فاکتورهای مهم بشمار می آیند. در بسیاری از گوهرها ( مانند الماس ) ناخالصی ها بر روی وضوح الماس تأثیر می گذارند و ارزش سنگ را کم می کنند. هر چند در بعضی سنگها، مانند یاقوت کبود ستاره دار، آخالها باعث بالا رفتن ارزش سنگ می شوند.
بسیاری از گوهرهای رنگی مانند آمیتیست، یاقوت کبود و زمرد، انتظار می رود که حاوی آخال باشند و آخالها تأثیر عمده ای روی ارزش سنگ ندارند.
گوهرهای رنگی به سه دسته تقسیم می شوند:
• نوع I شامل سنگهایی بدون یا با مقدار بسیار کم آخال، مانند زبرجد هندی، زیرکن و آکوامارین
• نوع I شامل سنگهایی که اندکی آخال دارند، مانند یاقوت کبود، یاقوت سرخ، لعل و اسپینل
• نوع III شامل سنگهایی که اغلب آخال دارند، سنگهای این دسته شامل زمرد و تورمالین هستند.
اصطلاح آخال در متالورژی و ذوب فلزات نیز کاربرد دارد. در حین ذوب ذرات سخت مانند اکسیدها می توانند داخل مذاب تشکیل شده یا از بیرون وارد آن شوند و در هنگام انجماد در داخل آن باقی بمانند. این آخالها روی عملکرد فلز اثر منفی دارند و به عنوان نقاط تمرکز تنش یا نقطه شروع ترک های خستگی محسوب می شوند.
[ویکی فقه] ادخال معانی مختلفی دارد که از آن در ابواب مختلف فقهی از جمله در باب طهارت و حج بحث شده است.
وارد کردن چیزی که از دین نیست در آن، حرام و تشریع است. ادخال عین نجاست به مسجد در صورت عدم سرایت اگر موجب هتک حرمت گردد، حرام و گرنه، جایز است.
ادخال در حج
داخل کردن یکی از حج و عمره در دیگری به این که قبل از تمام شدن یکی به دیگری بپردازد، جایز نیست. به قول مشهور، وارد کردن مقام ابراهیم در طواف جایز نیست. ادخال حجر اسماعیل در طواف واجب است.
درآوردن، داخل کردن.