آغاجی

لغت نامه دهخدا

( آغاجی ) آغاجی. ( اِخ ) آغاچی. امیرحسن علی بن الیاس آغاجی بخاری. از امراء سامانیه ، معاصر نوح بن منصور سامانی. شاعر مشهور ایران ، و او در هر دو زبان فارسی و عربی شعر گفته و ممدوح دقیقی شاعر بوده است.
اغاجی. [ ] ( اِخ ) امیر ابوالحسن علی بن الیاس. از امرای دوره سامانی که از جمله شعرا نیز بود. وی شاید پسر الیاس بن اسحاق بن احمد سامانی باشد که در بخارا و بلخ می زیست. ( از تاریخ ادبیات دکتر صفا ج 1 ص 179 ). و رجوع به اغجی و آغاجی و اغچی شود.

فرهنگ معین

( آغاجی ) [ تُر. ] (اِ. ص . ) حاجب ، پرده دار، آنکه بدون اجازه می توانست بر شاه وارد شود.

فرهنگ عمید

( آغاجی ) حاجب، پرده دار، و مقرب پادشاه که در همۀ اوقات می توانسته به حضور سلطان برود و واسطۀ میان شاه و مردم باشد، حاجب، پرده دار دربار پادشاه، ترخان.

فرهنگ فارسی

( آغاجی ) ابوالحسن علی بن الیاس بخارایی از امیران عهد سامانی معاصر نوح بن منصور سامانی و دقیقی شاعر است . وی در شعر پارسی و تازی هر دو دست داشت .
( اسم ) حاجب و خاص. پادشاه کهوسیل. رسانیدن مطالب و رسایل بین پادشاهان و امیران و اعیان دولت بود . این کلمه در دربارهای مشرق ایران در قرنهای چهارم و پنجم مصطلح بوده است .
امیر ابو الحسن علی بن الیاس از امرای دوره سامانی که از جمله شعرا نیز بود .

ویکی واژه

(دیوانی): پرده‌دار، آنکه بدون اجازه می‌توانست بر شاه وارد شود. آغاچی. آغاجه. در رفعت مُشبَع‌تر افتاد، و به وثاقِ آغاجی آمد. «بیهقی»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال پی ام سی فال پی ام سی فال لنورماند فال لنورماند