اجودان

لغت نامه دهخدا

( آجودان ) آجودان. ( فرانسوی ، ص ، اِ ) اَجودان. صاحب منصبی معلوم در نظام. نایب.
اجودان. [ اَ ] ( فرانسوی ، اِ ) رجوع به آجودان شود.

فرهنگ معین

( آجودان ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - افسری که در خدمت افسر عالی رتبه باشد. ۲ - (عا. ) آژان ، مأمور پلیس .
( اَ ) (اِ. ) نک آجودان .

فرهنگ عمید

( آجودان ) افسری که در خدمت افسر بالاتر از خود، مٲمور اجرای دستورهای او است.

فرهنگ فارسی

( آجودان ) ۱ - افسری ( صاحب منصبی ) که نزد افسر عالی رتبه خدمت کند . ۲ - افسری ( صاحب منصبی ) که بامور محوله از طرف شاه موظف است : آجودان کشوری شاه. ۳ - استوار دوم معین نایب دوم . ۴ - آژان مائ مور پلیس .
صاحب منصبی در نظام نایب
استواردوم، افسری که درخدمت افسرعالیرتبه باشد

فرهنگستان زبان و ادب

آجودان
{adjutant} [علوم نظامی] افسری که فرماندهان عالی رتبه را در امور مختلف، برای پیشبرد وظایف آنان یاری می کند

دانشنامه آزاد فارسی

آجودان. عنوان و اصطلاحی در نظام . این کلمه واژه ای فرانسوی است که از اصل لاتین به معنای «یاری کردن » مشتق شده است . این واژه از اسپانیایی به فرانسوی و انگلیسی راه یافت و از ۱۷۷۶ رسماً به افسرانی جزء اطلاق گردید که مستقیماً در خدمت فرماندهان بودند. این اصطلاح در دورۀ قاجاریه از زبان فرانسوی به فارسی راه پیدا کرد و در ایران متداول شد. پس از مسافرت ژنرال گاردان به ایران (۱۲۲۲ق/۱۸۰۷) کاربرد واژۀ آجودان احتمالاً به تقلید از ترکان عثمانی رواج یافت . چون آجودان ها با فرماندهان رابطه ای دائمی داشتند، اهمیت خاصی کسب کردند و تقریباً وظیفۀ معاونت آنان را برعهده گرفتند. این واژه بعدها غیر از جنبۀ شغلی ، لقبی تشریفاتی و افتخاری گردید و گاه به صورت موروثی درآمد. به تدریج لقب آجودانی بر مقام های کشوری نیز اطلاق گردید و به نحوی شد که اختیار یا اعطای آن از هیچ رسم و قانون شغلی یا منطقی پیروی نمی کرد. حتی مدرسۀ دارالفنون نیز دارای آجودان بود. این عنوان پس از قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی به گونه ای تشریفاتی در دربار و پاره ای سازمان های نظامی و کشوری رایج بود.

ویکی واژه

نک آجودان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال ابجد فال ابجد فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت