برگرداننده

لغت نامه دهخدا

برگرداننده. [ ب َ گ َ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) ردکننده. برگشت دهنده. ( فرهنگ فارسی معین ). عاطِف. ( از منتهی الارب ). || تغییردهنده. مغیّر. || واژگون کننده. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

( بَ گَ نَ دِ ) (ص فا. ) ۱ - رد کننده ، برگشت دهنده . ۲ - تغییر دهنده . ۳ - واژگون کننده . ۴ - مترجم .

فرهنگ عمید

۱. ردکننده.
۲. برگشت دهنده.
۳. تغییردهنده.
۴. واژگون کننده.

فرهنگ فارسی

( اسم . برگردانیدن برگردان ). ۱- رد کننده برگشت دهنده . ۲- تغییر دهنده مغیر . ۳- واژگون کننده .

ویکی واژه

رد کننده، برگشت دهنده.
تغییر دهنده.
واژگون کننده.
مترجم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ