عطسه، که در فارسی به آن شِنوسَک یا شِنوسه هم میگویند، یک واکنش دفاعی بدن است. این واکنش به محرکهای تنفسی، جلوگیری از التهاب مجاری تنفسی یا دفع ترشحات در زمان بیماری رخ میدهد. به زبان ساده، یعنی بیرون راندن سریع هوا از ریهها به دلیل انقباض ماهیچههای تنفسی. این واکنش شباهت زیادی به سرفه دارد، با این تفاوت که به جای مجاری تنفسی تحتانی، مربوط به بینی است. وقتی چیزی بینی را تحریک میکند، پیامهایی از طریق عصب پنجم به مغز میرسند و باعث تحریک رفلکس عطسه میشوند. در نتیجه، حجم زیادی از هوا با سرعت از بینی خارج میشود و به پاکسازی آن از مواد خارجی کمک میکند. هنگام عطسه، قفسه سینه به شدت منقبض میشود و همزمان، گلو بسته میشود. این باعث میشود هوا با فشار زیادی پشت گلو جمع شود و پس از باز شدن گلو، هوا با یک انفجار ناگهانی بیرون بیاید. این انفجار هوا، ترشحات و مواد خارجی مانند میکروبها را با خود بیرون میراند. متاسفانه، این رفلکس دفاعی، مانند سرفه، میتواند باعث گسترش بیماری به دیگران شود. در فرهنگهای مختلف، وقتی کسی عطسه میکند، اطرافیان با عباراتی دوستانه برای او آرزوی سلامتی و خوشبختی میکنند. در زبان فارسی، این پاسخ معمولاً با عبارت عافیت باشد بیان میشود.

عطسه
لغت نامه دهخدا
عطسه. [ ع َ س َ / س ِ ] ( اِ ) عطسة. از ع، معروف است که به هندی چهینک نامند. ( منتهی الارب ). هوایی است که به شدت و همراه آواز از بینی خارج می گردد. ( از اقرب الموارد ). حرکتی که بر اثر آن هوا به شدت و با صدا از دهان و تجاویف بینی خارج شود. ( فرهنگ فارسی معین ) ( ناظم الاطباء ). شنواسه و با لفظ دادن و زدن و پیچیدن و ریختن مستعمل است. ( آنندراج ).اشنوسه. سنوسه. شنوشه. عطاس و معمول است که عطسه زننده را «یرحمک اﷲ» و «عافیت باشد» گویند:
تو بر آن عطسه هم بخوان الحمد
کاهل سنت چنینت فرماید.خاقانی.لیک غماز اوست نطق چنانک
عطسه دزدو سرفه طرار.خاقانی.رجوع به عطاس شود.
- عطسه ستور؛ کداس. کدسة. نثیر. ( از منتهی الارب ).
|| گویند: فلان عطسة فلان؛ یعنی شبیه و مانان اوست در خلق و خلق. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
- عطسه کسی بودن؛ سخت به او شبیه بودن. خلفاً و خلقاً مانند او بودن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). چنانکه گویند گربه از عطسه شیر زاده است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ): در معنی سالاری این احمد مردی شهم بود و او را عطسه امیرمحمود گفتندی و بدو نیک بمانستی. ( تاریخ بیهقی ص 408 ).
زاده طبع منند اینان که خصمان منند
آری آری گربه هست ازعطسه شیر ژیان.خاقانی.چرخ به هر سان که هست زاده شمشیر اوست
گربه به هر حال هست عطسه شیر عرین.خاقانی.اگر شیر بر جا نماند رواست
ولی عطسه شیر ماند بجای.خاقانی.بر حسودت که عطسه دیو است
صبحدم خنده بلارک تست.خاقانی. || کنایه از نتیجه و محصول. ( فرهنگ فارسی معین ).
دیر زی ای بحر کف که عطسه جودت
چشمه مهر است کز غمام برآمد.خاقانی.عطسه تست آفتاب دیر زی ای ظل حق
مسندتست آسمان تکیه زن ای محترم.خاقانی.- عطسه آدم؛ زاده و نتیجه آدم. کنایه از حضرت مسیح:
می عطسه آدم شده یعنی که عیسی دم شده
داروی جام جم شده در دیر دارا داشته.خاقانی.عطسه او آدم است عطسه آدم مسیح
اینت خلف کز شرف عطسه او بود باب.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی، مجاز] آنچه شبیه چیز دیگر باشد.
۳. [قدیمی، مجاز] نتیجه، زاده، پرورده.
* عطسه زدن (کردن ): (مصدر لازم ) خارج کردن هوا از بینی و دهان با شدت و صدا، اشنوسه کردن.
* عطسهٴ صبح: [مجاز] دمیدن صبح.
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
عطسه ( برگرفته از زبان عربی ) یا شِنوسَک یا شِنوسه ( به فارسی ) و ( به انگلیسی: sneeze )، ( به آلمانی: Nies ) است که نوعی واکنش دفاعی بدن ( رفلکس ) به مواد محرک تنفسی، یا برای جلوگیری از التهاب مجاری تنفسی، و یا برای دفع ترشحات در هنگام بیماری می باشد. مکانیسم عطسه خروج سریع هوای بازدمی بر اثر انقباض عضلات تنفسی است.
رفلکس عطسه بسیار شبیه سرفه است به استثنای اینکه به جای مجاری تنفسی تحتانی مربوط به مجاری بینی است. محرک ایجادکننده رفلکس عطسه در مجاری بینی است و ایمپالس های آوران از طریق عصب پنجم به پیاز مغز تیره می روند که در آنجا رفلکس عطسه تحریک می شود. به این ترتیب مقدار زیادی هوا به سرعت از طریق بینی عبور می کند و به این ترتیب به پاک کردن مجاری بینی از مواد خارجی کمک می کند.
زمانی که عطسه روی می دهد قفسه سینه شدیداً منقبض می شود. در همان زمان گلوت بسته می شود به طوری که تا قبل از باز شدن گلوت، هوا با فشار زیادی در پشت آن جمع می شود این حالت انفجاری هوا مقدار زیادی از ترشحات و مواد خارجی مانند میکروب ها را پاک می کند و آن ها را با فشار خارج می سازد. البته متأسفانه این رفلکس دفاعی خوب بدن مانند سرفه باعث گسترش بیماری به دیگران می شوند.
در فرهنگ های مختلف، اطرافیان فرد عطسه کننده در لحظه وقوع عطسه با عبارت هایی دوستانه سلامتی و نیکبختی فرد را خواستار می شوند. در زبان فارسی این پاسخ با عبارت "عافیت باشد" بیان می شود.
عافیت باشد ( در فرهنگ سنتی: عافیت باشه ) یک اصطلاح در زبان فارسی به معنای آرزوی سلامتی برای طرف مقابل است که در موقعیت های مختلف به خصوص بعد از عطسه کردن و استحمام به فرد عطسه کننده یا فردی که تازه از حمام فارغ شده، گفته می شود. گفتن این لفظ به معنی احترام و همزمان نشان دادن محبت و دوستی است و گوینده آرزو می کند که نشانه رویت شده ( مثلاً عطسه کردن ) به عدم سلامتی یا بیماری فرد مقابل ختم نشود.
عطسه واژه عربی است و در فارسی آن را شنوسک یا شنوسه گویند.
در بیشتر فرهنگ ها اطرافیان در پاسخ به کسی که عطسه کرده، آرزوی سلامتی و برآورده شدن آرزوها را با لفظی دوستانه ارائه می کنند.
• در زبان فارسی بعد از عطسه کردن، به فرد عطسه کننده عبارت "عافیت باشد" را استفاده می کنند و در پاسخ "سلامت باشید" را می گویند.
دانشنامه اسلامی
تسمیت عطسه کننده مستحب است؛ چنان که پاسخ آن بر عطسه کننده استحباب دارد. تکرار تسمیت تا سه عطسه در یک مجلس مستحب است و افزون بر آن استحباب ندارد.
آداب عطسه کردن
بر عطسه کننده مستحب است هنگام عطسه انگشت خود را بر بینی بگذارد و حمد خدا گوید؛ چنان که بر شنونده عطسه نیز حمد خدا مستحب است.همچنین بر هر دوی آنان صلوات فرستادن استحباب دارد.
ویکی واژه
عطسة
اشنوسه؛ هوایی که بر اثر سرماخوردگی یا هر نوع تحریک بینی به شدت و با سر و صدا از بینی خارج میشود.
جمله سازی با عطسه
صبح عطسه زد یار، با وفا گشت مشک بو، عطسه صبا
نداند عطسه را زان لاغ دیگر نداند شیر از روبه عیاری
جانش یکی عطسه داد و جسم بپرداخت هم ملک الموت گفت یرحمک الله