آمینه

لغت نامه دهخدا

( امینة ) امینة. [ اَ ن َ ] ( اِخ ) از اعلام زنان است. رجوع به فهرست اعلام تاریخ طبری چ بیروت و اعلام النساء ج 1 شود.
امینه. [ اَ ن ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) ( اسیدهای... ) موادی هستند که عامل اسیدی و عامل امینی دارند. ساده ترین آنها آمینواستیک اسیدها یا گلیکول ( گلیسین )COOH __- CH2NH2است که شیرین مزه است و در صفرا نیز وجود دارد. اغلب اسیدهای امینه اجسام تبلورپذیرند و ممکن است که چند عامل اسید و چند عامل امین داشته باشند. در این صورت اگر غلبه با عامل امین باشد اثر قلیایی ، و اگر غلبه با عوامل اسیدی باشد اثر اسیدی دارند.از اجتماع دو ملکول اسیدامینه جسمی بنام دی پپتید بدست می آید:COOH __CH2 __NH __CO __CH2 __H2Nو از اجتماع چند ملکول پلی پپتید بدست می آید. پلی پپتیدهایی که دارای جرم ملکول زیادند پروتیدها را تشکیل میدهند. ( از کتب شیمی رسمی ).

فرهنگ فارسی

اسید های ... موادی هستند که عامل اسیدی و عامل امینی دارند .

فرهنگ اسم ها

اسم: امینه (دختر) (عربی) (تلفظ: amine) (فارسی: امينه) (انگلیسی: amine)
معنی: ابدی، جاویدان، زن مورد اطمینان و درستکار، ( مؤنث امین )، ( امین، و، زن مورد اطمینان و درستکار امین، مؤنث امین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال چای فال چای فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال اوراکل فال اوراکل