استحالت

فرهنگ معین

(اِ تِ لَ ) [ ع . استحالة ] نک استحاله .

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) گشتن دگرگون شدن . ۲ - ( اسم ) دگرگونی . ۳ - ( مصدر ) محال شمردن ناروا داشتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی فال رابطه فال رابطه فال ابجد فال ابجد