از قضا

لغت نامه دهخدا

از قضا. [ اَ ق َ ] ( ق مرکب ) اتفاقاً. قضا را: از قضا روزی دو صیاد بر آن آبگیر گذشتند. ( کلیله و دمنه ).

فرهنگ معین

(اَ. قَ ) [ فا - ع . ] (ق مر. ) اتفاقاً.

فرهنگ فارسی

قضا را اتفاقا. توضیح گاه با ( را ) آید : ( از قضا را در آن دو روز دلیر پنجه آنجا گشاده بود چو شیر . ) ( نظامی )

ویکی واژه

اتفاقاً.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم