برهمن

لغت نامه دهخدا

برهمن. [ ب َ رَ م َ / ب َ هََ م َ ] ( ص ، اِ ) در سانسکریت به معنی مطلق پیشوایان روحانی ، یکی از سه طبقه مردم در آیین برهمایی. ( حاشیه معین بر برهان قاطع ). بت پرست و زناربند، و حکما و دانشمندان و پیر و مرشد بت پرستان و هندوان و آتش پرستان. و اصیل و نجیب هنود را نیز برهمن گویند. ( از برهان ). عالم کافران. ( دهار ). قومی است از علمای هنود. ( غیاث ). بت پرست و زناربند، و اصل آنست که بیشتر بر علمای هنود اطلاق کنندچه برهمنه بعقیده ایشان فرشته ای بسیار بزرگ است و او را تمجید و نیایش کنند، و انجب هنود را برهمن گویند. و بعضی گفته اند چون نام زردشت براهام بوده و بیاس حکیم از هندوستان به امتحان وی به ایران آمده و بعد از ملاقات و مقالات ره سپر کیش و آیین او گردیده به هندوستان بازگشت ، طریقت او را به هندیان بیاموخت ، آن طایفه را برهمن لقب شد و براهمة به قانون عرب جمع آن گشت. ( از آنندراج ). پیشوای روحانی آیین برهمایی ، و آنان یکی از سه طبقه مردم را در آیین برهمایی تشکیل میدهند. ( فرهنگ فارسی معین ). براهمه طبقه اعلی در آیین هندو و در نظام طبقاتی هند می باشند و وظیفه اصلی برهمن مطالعه و تعلیم وداها و اجرای مراسم دینی است. منشاء برآمدن براهمه روشن نیست و از قدیمترین زمانی که از آن خبر داریم برهمنها در هند قدرت داشته اند. برهمن حق پرداختن به کارهایی که هدف آنها بدست آوردن مال است ندارد، و مالک چیزی نتواند بود. زندگی برهمن به چهار مرحله تقسیم میشود و در مرحله چهارم بطور کلی از این دنیا و علایق آن منقطع میشود و هم خود را وقف کارهای نیک و تفکر در امور الهی می کند. ( دایرة المعارف فارسی ). و رجوع به دایرة المعارف اسلام ذیل براهمه شود: دانشمندان ایشان [ مردم سلابور هند ] برهمن اند. ( حدود العالم ). جای زاهدان است [ قندهار ]و برهمنانند. ( حدود العالم ). همانان [ از هندوستان ] جای زاهدان هند است و برهمنانند. ( حدود العالم ).
ور ایدون که از تو بدشمن رسد
همه بت بدست برهمن رسد.فردوسی.برهمن فراوان بود نزد رای
که این بازی آرد بدانش بجای.فردوسی.چو آمد ز ایران بنزدیک رای
برهمن به شادی ورا رهنمای.فردوسی.برهمن چو آگه شد از کار شاه
که آورد از آن روی لشکر براه.فردوسی.سکندر چو روی برهمن بدید

فرهنگ معین

(بَ رَ مَ ) [ سنس . ] (ص . اِ. ) = برهمند: ۱ - عضو بالاترین طبقه در دین هندو. ۲ - روحانی دین هندو.

فرهنگ عمید

عالِم و پیشوای روحانی مذهب برهمایی.

فرهنگ فارسی

ماخوذازهندی، عالم و پیشوای روحانی مذهب
( صفت اسم ) پیشوای روحانی آیین برهمایی و آنان یکی از سه طبق. مردم را در آیین برهمایی تشکیل میدهند . توضیح معرب این کلمه نیز ( برهمن ) و جمع آن ( براهمه ) است .

فرهنگ اسم ها

اسم: برهمن (پسر) (سانسکریت)
معنی: برهمن

دانشنامه آزاد فارسی

بِرَهْمَن (Brahmin)
بِرَهْمَن
(جمع آن براهمه) نام پیشوای روحانی برهمایی و عضو طبقه یا کاستی اعلی در آیین هندو و نظام طبقاتی هند. برهمن ها یکی از چهار طبقۀ بزرگ رسمی در هند قدیم در کنار سه طبقۀ دیگر، کشتَریه ها و ویَشیه ها و شودره ها، بودند. وظیفۀ اصلی براهمه مطالعه و تعلیم وداها، اجرای مراسم دینی، انجام کارهای نیک و تفکر در امور غیر دنیوی است. این نام تا امروز در اسامی کاست ها باقی مانده و به کسانی هم که کاهن بوده اند یا هستند اطلاق می شود. در کلام اسلامی، براهمه، خردگرایانی منکر نبوّت اند و شبهۀ آنان حاکی از این معنا است که چون یگانه بازشناسندۀ نیک از بد، خرد است و یگانه راهنمای انسان در زندگی، عقل، به وجود پیامبر نیاز نیست؛ زیرا احکام صادره از سوی پیامبر اگر مخالف خرد باشد زیان آور است و اگر موافق خرد باشد بدان نیازی نیست، که حکم خرد کافی است. متکلّمان بدین شبهه چنین پاسخ می دهند که احکام صادره از سوی پیامبران دارای دو سود بزرگ است: ۱. تأیید خرد و استوار داشتن احکام خردمندانۀ خرد؛ ۲. تأسیس حکم آن جا که خردهای مردم از صدور حکم غافل یا فرو می ماند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برهمن (ابهام زدایی). برهمن ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • چندربهان برهمن لاهوری، بَرَهْمَنِ لاهوری، شاعر و نویسنده فارسی گوی شبه قاره در قرن یازدهم، متخلص به برهمن• باقر برهمن اصفهانی، باقر برهمن، شاعر ادیب قرن چهاردهم هجری در اصفهان
...

ویکی واژه

برهمند:
عضو بالاترین طبقه در دین هندو.
روحانی دین هندو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال کارت فال کارت فال ابجد فال ابجد فال تماس فال تماس