آنور

لغت نامه دهخدا

انور. [ اَ وَ ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی است. روشن تر. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). نورانی تر. بافروغ تر. منورتر :
محسوس نیستند و نگنجند در حواس
نایند در نظر که نه مظلم نه انورند.ناصرخسرو.که شب را تیرگی چندان نماند
که رخ پیدا کند خورشید انور.انوری.شاهنشه ملوک قزل ارسلان که هست
از رای و روی او بسپهر انور آفتاب.خاقانی.- انور التوأمین ؛ ( اصطلاح هیوی ) رأس التوأم الغربی از قدر اول. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- انورالفرقدین ؛ ستاره نورانی تر از فرقدان که بر پهلو و پشت دب اصغر جای دارند. ( یادداشت مؤلف ). || خوب روی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(اَ وَ ) [ ع . ] (ص تف . ) روشن تر، درخشان تر.

فرهنگ عمید

۱. روشن تر، درخشان تر، تابناک تر.
۲. نورانی، درخشان.
۳. مبارک، گرامی.

فرهنگ فارسی

روشنتر، درخشانتر، تابناکتر
۱ - ( صفت ) روشنتر درخشانتر تابناکتر فروزانتر . ۲ - ( صفت ) تابناک درخشان .

فرهنگ اسم ها

اسم: انور (پسر) (عربی) (تلفظ: anvar) (فارسی: انور) (انگلیسی: anvar)
معنی: روشن تر، درخشان تر، تابناک تر، روشن، نورانی، ( به گونه احترام ) ( به مجاز ) مبارک، گرامی

دانشنامه عمومی

آنور. آنور ( به فرانسوی: Anor ) یک کمون در فرانسه است که در canton of Trélon واقع شده است. آنور ۲۲٫۲۴ کیلومتر مربع مساحت دارد ۲۳۸ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
شهر آکن خواهرخواندهٔ آنور هست.

ویکی واژه

(گفتگو): آنطرف، مقابل اینور.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم