اغ. [ اُ ] ( اِ صوت ) صدائی که در حین استفراغ از گلو برآید. ( فرهنگ نظام ): صدای اغ بچه را شنیدم ، دویدم بیرون شانه هایش را گرفتم مبادابر زمین افتد. ( فرهنگ نظام ). و رجوع به اغ اغ شود. - اُغ زدن ؛ درحال استفراغ و قی از گلو صدا دادن. و مشتقات مصدر مذکور تمام استعمال می شوند: فلان دارد اغ می زند. ( از فرهنگ نظام ).
فرهنگ فارسی
صدائی که در حال استفراغ و قی از گلو بر آید .
ویکی واژه
سفید، رنگ سفید. پوست سفید، انسان سفید. آغ کردن، نفرین کردن، آه ناله کردن پشت سر کسی معمولا پدر یا مادر پشت سر فرزند نااهل.