برزی

لغت نامه دهخدا

برزی. [ ب َ ] ( اِ ) دهقان و کاشتکار. ( آنندراج ). برزگر. برزیگر. برزه گر. زارع. کشاورز. رجوع به برزیگر شود.
برزی. [ ب َ ی ی ] ( ع ص ) پارسا و زیرک. ( آنندراج ).
برزی. [ ب ُ زا ] ( اِخ ) دهی است در واسط. از آن ده است رضی الدین بن برهان راوی صحیح مسلم. ( منتهی الارب ).
برزی. [ ب ُ زا ] ( اِخ ) دهی است از مضافات بغداد. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

دهی است از مضافات بغداد .

فرهنگ اسم ها

اسم: برزی (دختر) (کردی)
معنی: جای بلند، سکو، کنایه ‏از بلند قامت ( نگارش کردی

دانشنامه عمومی

برزی (ناحیه برتسلاف). برزی ( به چکی: Březí ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه برتسلاو واقع شده است. برزی ۱٬۵۷۱ نفر جمعیت دارد.
برزی (ناحیه ژدار ناد سازاوو). برزی ( به چکی: Březí ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه ژدار ناد سازاووو واقع شده است. برزی ۶٫۲۶ کیلومتر مربع مساحت و ۱۸۳ نفر جمعیت دارد و ۵۲۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
برزی (ناحیه ستراکونیتسه). برزی ( به چکی: Březí ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه ستراکونیتسه واقع شده است. برزی ۵٫۵۹ کیلومتر مربع مساحت و ۶۷ نفر جمعیت دارد و ۵۱۸ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال عشق فال عشق فال آرزو فال آرزو استخاره کن استخاره کن